روزانه ها
پسر خوشگل من ما از ارومیه برگشتیم هر مرکز بهداشتی که رفتیم واکسنت رو نزدن و گفتن زودتر نمیشه زد دکترم بردیمت یکیشون که نتونست تشخیص بده یبوست تو علتش چیه و صادقانه بهمون گفت بهتره با یه دکتر دیگه مشورت کنین از یه طرف خدا عمرش بده که دارو درمون الکی نداد از طرفی هم ما کلی نشسته بودیم تو انتظار اخه نوبت قبلی هم نداشتیم یه دکتر دیگه هم که دوستای مامی سایتی معرفی کرده بودن هم رفتیم که یه دکتر پیری بود خوشحال شدم که شاید تجربه ی اون بتونه کارساز باشه ولی اونم چیزی از علت نگفتو فقط شربت لاکسی ژل داد که فعلا بد نبوده راستی هر دو دکتر هم گفتن که اگه واکسنت رو دیرتر بزنیم خیلی بهتره تا زودتر بزنیم بابایی هم وقتی رسیدیم اینجا رفت یه کلینیک ایرانی و با کمک اونا تونستیم جایی رو پیدا کنیم که واکسنت رو همین جا بزنیم
ماشین بابایی رو هم نفروختیم اخه ارزون میخواستن و ما هم قبول نکردیم حیف بود اخه با پولش اینجا نمیتونستیم ماشین خوبی بخریم
خلاصه که این نتیجه سفر دو روزمون بود راستی شما واسه من بزرگ شدی ، ساعت خوابت کم شده!!!!
ساعت 9 صبح با ما بیدار میشی بعد ساعت 3 دوباره با ما میخوابی شب 12 میخوابی اخه مگه تو بچه نیستی؟؟